میز غیبت مدرن
اون تصور قدیمی از «میز غیبت» رو که چندتا زن نشستن سبزی پاک میکنن، کلاً بریز دور. میز غیبتِ امروز، یه جای ثابت نیست؛ یه انرژی کثیفه. میتونه تو پچپچهای دو نفرهی گوشهی یه مکانی باشه، یا تو یه تیم به ظاهر حرفهای تو محل کارت. یه دادگاه سیاره که یه مشت قاضی دورش نشستن و فکر میکنن خودشون آخرشن و وظیفهشون لیست کردن عیب و ایراد بقیهس.انرژی این جمع، سنگین و خفهکنندهس. یه قانون نانوشته هم داره: پاتو که تو این جمع بذاری، رسماً بلیط نفر بعدی بودن تو منوی غیبت رو برای خودت رزرو کردی. خودت داری بهشون چراغ سبز نشون میدی که بعد رفتنت، تو رو تیکهپاره کنن که البته تیکه پاره کردن پشه هم برای پوست مفیده ولی خب پشت سرت هر کار هم بکنن کلی میگم نفر بعدی خودتی، برات مهم نباشه.
روانشناسی غیبتکُن – آینهبازی
این دادگاههای سیار، ظاهرشون اینه که دارن خودشون رو خالی میکنن، ولی اصل داستان یه چیز دیگهس: یه مراسم آینهبازی. هر صفت منفی که با کِیف به یکی دیگه میچسبونن، داد و بیدادِ عقدهها و بدبختیهای درونی خودشونه. این نیمهی تاریک وجودشونه که دارن میندازنش رو صورت بقیه. این یه قانونه: هر صفتی که تو بقیه میبینی، بازتاب یه چیزی تو عمق وجود خودته عزیز دلم. دنیا آینهس. همون سگ کنار خیابون ممکنه واسه یکی پارس کنه و واسه یکی دیگه دُم تکون بده؛ هر کسی بازتاب انرژی خودشو از دنیا میگیره. غیبت کردن، چیزی جز اعتراف ناخودآگاه به اون سایه های درونت نیست.
کارخونه تولید سم – آدم غُرغُرو
حالا برسیم به دسته دوم که دیگه تیم هم لازم نداره؛ خودش تنهایی یه کارخونه تولید سم و انرژی منفیه: آدم غُرغُرو. مثل یه آدم مریض و واگیردار، دنبال گوش مفت میگرده که ویروسشو به تو هم تزریق کنه. وای به حالت اگه بشی سطل آشغال انرژی منفی اون شخص محترم. اون باور مسخرهی نوروزی یادت هست که میگفت اگه مثلا تو سال تحویل تو ترافیک گیر کنی، تا آخر سال توی ترافیم گیر کردی؟ غر زدن دقیقاً همونه. هر چی بیشتر غر بزنی، دلیل بیشتری هم واسه غر زدن پیدا میکنی.
یه باتلاقه که فقط توش پایینتر میری. میگی تو این شرایط نمیشه غر نزد؟ یه سوال ازت دارم: با غر زدن چیزی درست میشه؟ غر زدن، همون تابلوئه که روش نوشتی: من بی جنم هستم. یعنی «شرایط سخته و منم جنم تغییرشو ندارم، پس فقط ناله میکنم.»
حکم نهایی – فرار کن
خب، راه حل چیه؟ جلوی میز غیبت فقط یه راه داری: فرار کن. تو سریعترین حالت ممکن، خودتو از اون جمع بکش بیرون. برات مهم نباشه که نفر بعدی خودتی. برتری تو، اینه که تو این بازی کثیف شرکت نمیکنی. همرنگ این جماعت محترم نشو.با آدم غرغرو هم مثل یه بیمار واگیردار رفتار کن. میری یه آدم مریض که بیماری واگیردار داره رو بغل کنی؟ نه. پس از «محدودهی غر زدنش» فاصله بگیر. این بیتفاوتی نیست، مراقبت از خودته.
شاید فکر کنی این بیرحمیه. از خودت بپرس: وقتی خودت ناراحت بودی، بقیه رو سمی کردی؟ غر زدی یا فقط حرفتو زدی؟ اگه جواب این سوالا «نه» هست، پس اینو تو کلهت فرو کن گلم: تو سطل زبالهی انرژی منفی بقیه نیستی.
ارسال پاسخ