ویروسِ اسکنر ایرادیاب
یه ویروس خطرناک تو مغز بعضی از آدما نصبه: «اسکنرِ ایرادیاب». این یه نرمافزارِ پسزمینهس که ۲۴ ساعته در حال گشتن دنبال مشکله. یه عطسه میکنه، اسکنر آلارم میده: «برو دکتر». ماشینش با دو تا استارت روشن میشه، اسکنر ارور میده: «باید بره تعمیرگاه».خطرناکتر اینکه، این اسکنر فقط روی خودشون کار نمیکنه؛ میخواد روی بقیه هم نصب بشه.
به رفیقش که یه سردرد ساده داره، میگه: «برو دکتر ببین چی شده». و همیشه هم یه نسخه آماده تو جیبش داره: «یه ژلوفن بنداز بالا، یه آموکسیسیلین بخور». این آدما، ناخودآگاه تبدیل به بازاریابهای شرکتهای دارویی و تعمیرگاههای مکانیکی شدن. مغزشون دائماً در حال جستجوی بیماری و خرابی، هم در خودشون و هم در اطرافیانشونه.
قانونِ بزرگنمایی و اقتصادِ بیماری
این «اسکنر ایرادیاب» چطور کار میکنه؟ با یک قانون ساده و خطرناک: مغز، هر چیزی را که روی اون تمرکز کنی، بزرگنمایی میکنه. تمرکز کن روی دردِ مثلا لاله گوشت؛ تا شب، به دردِ گیجگاه و تومور مغزی میرسی. مغزت استادِ تبدیل کردنِ یک جوش به سرطانه.
این در مورد ماشین هم صدق میکنه. طرف برای عادیترین صداها، ماشینش رو میبره پیش مثلا «آقا حسین» مکانیک. اسم کوچیکش رو هم بلده. بعد با افتخار میگه «ماشینم تو خرج افتاده». خب عزیز من، وقتی خودت دنبال خرج میگردی، خرج پیدات میکنه. این خوبی کردن نیست؛ این تفریحِ مازوخیستی با اعصاب و جیبِ خودته.
حالا برسیم به بزرگترین فریبِ سیستم: «چکاپ سالانه». به ما یاد دادن که هر سال باید بریم آزمایش بدیم تا «دنبال عیب درونی بگردیم». این یعنی چه؟ یعنی با این فرض به آزمایشگاه برو که «من یک مشکلی دارم، فقط هنوز پیداش نکردم». این یعنی دعوت کردنِ بیماری به بدنت. البته، نباید فراموش کرد که جیبِ دکتر جماعت از بیماریِ ما پر میشه، نه از سلامتیِ ما.
درمانگاههای شلوغ، نشانهی سلامت جامعه نیست؛ نشانهی ذهنهای مریض و نگرانی ایه که به این سیستم اعتیاد پیدا کردن. این ویروس، به روابط هم سرایت میکنه. طرف مقابلت با صد قلم آرایش و بهترین لباسش میاد پیشت؛ تو از بین تمام نقاط مثبت، اون لکهی قهوهایِ ریز روی مانتوش و پیدا میکنی. تبریک میگم، تو با موفقیت یک لحظهی زیبا را به یک مراسمِ تخریبِ اعتماد به نفس طرف مقابلت تبدیل کردی. تمرکز روی ایراد، فقط ایرادهای بیشتری برات پیدا میکنه و تمام.
ریشهیابی – اعتیاد به فاجعه
این اسکنر از کجا رو مغز ما نصب شده؟ از همون کارخونهی همیشگی: تربیتِ اشتپ. این نرمافزار، یکی از اصلیترین محصولاتِ همون ذهن اجارهای هست که از نسلهای قبل به ما رسیده از والدینی که بزرگترین ارثی که از والدینشون گرفتن و به ما هم منتقل کردن، لیستِ نگرانیها و ترسها. به ما یاد دادن که نگران بودن، یعنی اهمیت دادن.
اما داستان، از این پیچیدهتره. این یه اعتیادِ مریضه. اعتیاد به «درمان شدن» و «پیدا کردنِ مشکل». این آدما از نگرانی، استرس نمیگیرن؛ کِیف میکنن. وقتی به رفیقشون میگن «برو دکتر، شاید کرونا باشه» و بعداً معلوم میشه که حدسشون درست بوده، یه حس رضایتِ مریض کل وجودشونو میگیره. حسِ «دیدی من درست میگفتم؟». اونا از فاجعه، واسه خودشون اعتبار میخرن. دست از گشتن دنبال ایراد بردار. چه در ماشینت، چه در بدنت، و چه در عقایدِ دیگران. یاد بگیر که گاهی بهترین راه، خاموش کردنِ این موتورِ جنگجو است.
و البته، سیستمای بزرگتر هم عاشقِ ذهنهای نگرانن. یه ذهنِ نگران، یه مصرفکنندهی عالی و یه شهروندِ کاملاً قابل کنترله. تهش یه سیستم و نظم نوین جهانی و قدرت های جهان میان میگن یه ویروس بسازیم و پخش کنیم تو جهان و همون ذهن های قابل کنترل هم میرن صف واکسن های درپیت چینی برای اینکه وای یه وقت کرونا نگیریم دریغ از اینکه شما شدید عروسک خیمه شب بازی.
خیلی از آمار مرگ و میر همین بیماری هم برای کسایی بوده که رفتن بیمارستان و بستری شدن تا کسایی که اصا بیمارستان نرفتن اینم سیستم پزشکی که از بیماری پول در میاره.
بگذریم اینا که میگم خیلی عمیق تر از اینه و خیلیا ممکنه اصا علامت سوال تو ذهنشون درست بشه که اینا چیه دارم میشنوم ولی خب من گفتم قلمرو عقاید منه این سایت و میتونی تایید نکنی هیچ کدوم از گفته هارو ولی من بازم میگم چون مهر تایید خودم پای حرفامه.
مانیفستِ تعمیر نکردن
خب، حالا چطور این ویروسو پاک کنیم؟ با حمله به یکی از سرطانزاترین ضربالمثلهایی که نسل قدیم تو مغز ما فرو کرده: «پیشگیری بهتر از درمان است».این جمله، یه دروغِ خالصه. «پیشگیری» تو این فرهنگ، یعنی دعوت کردنِ مریضی. یعنی «من فرض میکنم مریضم، پس باید یه کاری کنم». این پیشگیری نیست؛ این پیشبینیِ فاجعهس.
پس این مانیفستِ جدید توئه: تا چیزی نشکسته، تعمیرش نکن.اگه کیسه کیسه قرص میخوری، مشکل از سلامتیت نیست؛ مشکل از مغزته که به مریض بودن عادت کرده. اگه یه ماه هیچ دردی نداشته باشی، خودت نگران میشی که چرا دردی نداری! اگه ماشینت، پراید باشه یا بنز، همیشه خرج داره، مشکل از ماشین نیست؛ مشکل از توئه که به خرج انداختن و تعمیرگاه رفتن عادت کردی.
دست از گشتن دنبال ایراد بردار. تمرکزتو از رو «مشکلای احتمالی» به «فرصتای واقعی» تغییر بده. این تنها راهیه که میتونی این اسکنرِ ایرادیابو واسه همیشه از مغزت پاک کنی.
آره عزیزم اینطوریاس و ما میگیم ولی تو بشنو و عمل نکن سود و ضررش برای خودته و من فقط نویسندم گلم.
ارسال پاسخ