700 بازدید تو 18 روزگی سایت
فلسفهم همیشه ساده بود: بنویس. چون نوشتن تو وجودته. بنویس، چون اول از همه باید تلنگری به خودت بزنی. همیشه گفتم، نوشتهای که از دل بیاد، خودش راهشو پیدا میکنه و به دلِ آدمش میشینه. این 700 تا بازدید تو 18 روز، برام یه حس خوب داشت. حس اینکه کار دلی همیشه جوابه. آمار و ارقام زیاد اولویت نیست و همین که نوشته هام خودش راهشو پیدا کرد حس خوبیه. نه هزینه ای برای تبلیغ نه درگیری با یه عالمه الگوریتم های پیچیده گوگل، فقط تایپ و انتشار.
کالبدشکافیِ استراتژی
این عدد، یک معیارِ درونیه، نه بیرونی. بازیِ اینجا کاملاً فرق میکنه. وقتی میخوای خودتو با الگوریتم هماهنگ کنی، میشی یه عروسک خیمهشببازی. آیا بده؟ نه، بد نیست. ولی فرسایشی و خستهکنندهس. استراتژیِ این قلمرو شخصی، برعکسِ اینه.
اینجا قرار نیست حتی یک کلمه برای خوشایندِ گوگل نوشته بشه. من فقط لحنِ محاورهایِ ذهنم رو به کلماتِ تایپشده تبدیل میکنم و دکمهی انتشار رو میزنم. همین. این بازدیدها برای من مهمه، چون نشون میده که نوشتهی دلی، نوشتهی بدونِ سئو بازی، هنوز هم میتونه راهِ خودشو پیدا کنه.
سئو هم به مجموعه ای از کارها میگن که مثلا تو اینستا انجام میدی بره اکسپلور پستت و سئو هم همین کارا است و استراتژی های مخصوص گوگل
مانیفستِ ادامه دادن
شخصیت اینطوری ایجاب کرده همیشه سعی کردم تو مسیر خودم باشم و این سایت هم بر این اساس پایه ریزی شده. مینویسم فارغ از نتیجه فقط می نویسم و مغز من هم موتورش روشن بشه یعنی دست به تایپ بشم یهویی 700 کلمه نوشتم. اینم خصلت نویسندگی درونی منه.
برای چی میگم دم نوشته هام گرم؟ برای اینکه هر کلمه ای که الان نوشتم تو مقالاتم و از قبل پایه ریزی نکردم و برنامه ریزی نکردم. وقتی انگشتام کیبورد و لمس میکنه کلمات پشت سر هم میاد تا نوشته بشه و بعد منتشر میشه و این نوشته ها خودشون راه دیده شدن و باز میکنن برای کسایی که نیازش دارن و همین و بس.
حال کردم آمار و دیدم گفتم بذارم داخل مقاله جدا.
بوسه ای بر مغز پر کلماتم که وقتی دست به تایپ میشه موتورش خاموش نمیشه 😀❤️
ارسال پاسخ